ای همسفر زینب!
کار تو، نبش قبرهای هر روزه ی مردم بود: قبرهای روزمرّگى و عافیت طلبى و عادت، قبرهاى سر به زیرى و سکوت و سلامت، قبرهاى "بیعت کردن" و "به روى خود نیاوردن"!
از مدینه ـ به مکه که در آمدى ـ بر سر چهارراه اطلاعاتى اسلام *ـ چهار ماه، انتظار کشیدى که همه مردم جمع شوند، و درست در همان وقتى که همه آمدند، تو شروع کردى به بیرون رفتن! و این یعنى:
آب زدن بر چشم هاى خواب آلودهء ساده بین، در هم شکستن قبرستان هاى بسته بندىِ شبانه روزى، فرو پاشاندن دیوهاى دروغ و دورویى، و گسستن "بند" از دست و پاى نگاه و حرکتِ بنده هاى خدا ـ براى خوب دیدن و رها شدن و به خداى خود پیوستن...
"مَن کانَ فینا باذلاً مُهْجَتَهُ؛ وَ مُوطِنّاً عَلی لِقاءِ اللهِ نَفْسِهُ؛ فَلیَرحَلْ مَعَنا فاننی راحل مصبحاً، ان شاء الله تعالی"**
هر که از خون دل خویش، مى تواند مایه بگذارد و براى دیدار الهی، جانمایه دارد ـ پاىْ فرا پیش نهد و با ما بیاید؛ که من، خود بامدادان به راه خوهم افتاد. ان شاء الله!...
بر چهرهء خواب آلودم آبی بزن و مرحمتی کن تا با زر و سکه ای امامت را قطعه قطعه نکنم ـ تا بشناسم تو را در نهایت بودنت
------------------------------------------------------------------------------------------------------
* از کلامات رهبر عزیز انقلاب، در پیام به حجاج:" حج، چهارره عظیم تبادل اطلاعات جهان اسلام است."
**کلام مبارک مولا، امام حسین(ع) در هنگام حرکت از مکّه
بخشی از اگر شهادت نبود ِ حسینجانی
دل صحرا
پای یک کوه
این کیه ؟ گرم مناجات
این کیه ؟ داره می گیره از خدا اذن ملاقات ؟
این ، حسینه
عرفه ، روز حسینه
روز بین الحرمینه
بعد از آن که امام حسین(ع) با در خواست مکرر استاندار مدینه مبنی بر بیعت با یزید بن معاویه رو برو گردید و بناچار از این شهر خارج و وارد مکه معظمه شد، به مدت چهار ماه و چند روز در جوارخانه امن الهی اقامت گزید و در این مدت با دعوت مسلمانان مبارز برخی از مناطق اسلامی، به ویژه شیعیان کوفه مواجه شد و برای پاسخ گویی به درخواست آنان، پسر عمویش مسلم بن عقیل(ع) را جهت هماهنگی انقلابیون و زمینه سازی نهضت بزرگ، به کوفه ارسال نمود و چون مسلم بن عقیل با استقبال شایان مردم کوفه مواجه شد، برای آن حضرت نامه ای فرستاد و او را برای رفتن به شهر کوفه دعوت کرد.
امام حسین(ع) تصمیم داشت که پس ازپایان مراسم حج، به سوی کوفه رهسپار شود، ولی به وی خبر داده شد که یزید بن معاویه، تعدادی از مزدوران خود به فر ماندهی عمرو بن سعید بن عاص را به بهانه حضور در مراسم حج، به مکه فرستاد تا در هنگام مراسم حج، امام حسین(ع) را دستگیر کرده و به نزد یزید در شام بفرستد و یا اینکه ناجوانمردانه وی را در هنگام عبادت ترور کرده و به شهادت برساند.
امام حسین(ع) برای خنثی کردن توطئه های دشمن حیله گر، ناچار شد در تصمیم خویش تجدید نظر کند. بدین جهت حج خود را تبدیل به عمره کرد و پس از پایان أعمال عمره، از حالت احرام بیرون آمد و در هشتم ذی حجّه، یعنی دو روز پیش از عید سعید قربان، از مکه عازم کوفه گردید.(1)
یزید بن معاویه از یک سو جاسوسان و مزدوران خویش را برای دستگیری و یا کشتن آن حضرت به مکه اعزام کرد و از سوی دیگر با واسطه قرار دادن افراد موجّه و سر شناس، مانع خروج آن حضرت از مکه می گردید.
وی، نامه ای برای عبدالله بن عباس فرستاد و از او درخواست کرد که مانع قیام امام حسین(ع) شده و او را به سکوت و آرامش دعوت کند، در غیر این صورت، بدون در نظر گرفتن ملاحظات خویشاوندی با او برخورد خشن خواهد کرد. عبدالله بن عباس به نزد امام حسین(ع) رفت و او را به ماندن در مکه و خویشتن داری دعوت کرد،ولی آن حضرت، اعتنایی به مصلحت اندیشی های وی نکرد و بر تصمیم خود تأکید نمود(2)
غیر از عبدالله بن عباس، افرادی دیگر چون محمدبن حنفیه، عبدالله بن عمر و عبدالله بن جعفر نیز آن حضرت را از قیام بر ضد یزید و رفتن به سوی عراق بر حذر نمودند.تنها عبدالله بن زبیر وی را تشویق به رفتن میکرد، تا زمینه را برای خود نمایی وی فراهم شود. چون با وجود ابا عبدالله الحسین(ع) در مکه معظمه، کسی اعتنایی به عبدالله بن زبیر نمی کرد.
ولی امام حسین(ع) بدون توجه به توصیه و تشویق دیگران(ع)، تصمیم خود را گرفته بود و بر اساس آن، به همراه خانواده و یاران و همراهان خویش از مکه خارج شد و به سوی عراق رهسپار گردید.(3)
یحیی بن سعید از جانب برادرش عمرو بن سعید، مأموریت یافت که آن حضرت را از حرکت به سوی کوفه باز دارد و وی را به مکه برگرداند.
ولی تلاش و اصرار وی نیز بی فایده بود و امام حسین(ع) بدون اعتنا به تهدیدات او به حرکت خویش ادامه می داد.
پی نوشت ها:
1- الإرشاد[شیخ مفید]، ص414
2- ترچمةالحسین و مقتله[محمد بن سعد بصری]،ص 59
3- الفتوح[ابن اعثم کوفی ]، ص837 و ص867
مکّه ـ سرزمین وحی ـ منتظر قدوم مبارک مولای عشق است ....
روزهای بیعت ؟ یا روزهای رهایی ؟
زمانیکه حسین (ع) با زنان، کودکان و اهالی دیگری از مدینه تدارک سفر حج می بیند، در چه حالی؟ وقتی که کاروان حسینیان به سوی مناسک حج و .... گام برمی دارد، تو در این دنیای پر آشوب از کدامین فرقه ای ؛ دل به یزید و لقمه های نه چندان حلالش بسته ای یا در هر صورتی با امامت همراهی؟ مبادا دنیایت، تو را از حسین (ع) و یارانش، تو را از دعای خیر زینب(س)، تو را از آزاد شدن و ... دور سازد؟
بگو تا خودت بدانی، محرم کمی زودتر دارد می آید ؟ زود باش تصمیمت را بگیر؛ قطعه قطعه می شوی برای حسین(ع) یا زر می ستانی برای قطعه قطعه کردنِ ....
مباد بر ما که دین را سر ببریم....